ایران چگونه حزبالله را تبدیل به یک قدرت سایبری کرده است؟
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۷۸۵۷۶
از زمان حمله استاکسنت به تأسیسات هستهای ایران، تهران بر گسترش عملیات سایبری و قابلیتهای نظارت دیجیتالی خود تمرکز کرده است. ایران متحد خود، حزب الله، را به عنوان بخش کلیدی از برنامه سایبری تقویت شده اش می بیند. دولت ایران آموزش و فناوری سایبری را به عوامل حزب الله ارائه کرده و اخیراً به این گروه مستقر در لبنان کمک کرده تا واحد سایبری ضد جاسوسی خود را بسازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گروه ترجمه قدس آنلاین (امیرمحمد سلطانپور) - تحت هدایت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، واحد سایبری جدید حزب الله در درجه اول، وظیفه جمع آوری اطلاعات در مورد نهادهای دولتی لبنان و تقویت دفاع سایبری دستگاه امنیتی ایران را بر عهده دارد. این واحد تحت حمایت ایران همچنین حملات سایبری را به اهداف استراتژیک مانند شرکت های گاز و نفت در کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام می دهد. گزارش ها نشان می دهد که این واحد احتمالاً در محله ضحیه جنوبی بیروت مستقر است و تجهیزات رایانه ای مشابه دانشگاه شریف تهران دارد. ایران مدتهاست که «هکرهای میهنپرست» را می پذیرد، هکرهای میهن پرست اصطلاحی است که توسط متخصصان امنیت سایبری برای توصیف شهروندان یک کشور که درگیر اقدامات سایبری برای پیشبرد منافع استراتژیک میهن خود هستند، به عنوان بخشی از استراتژی کلی سایبری خود استفاده میکنند. پیمان سایبری ایران و حزب الله نشان دهنده گام بعدی در برنامه سایبری ایران است زیرا نمایندگان لبنانی، زیرساخت های سایبری بسیار ارزشمندی را با متحدان خود در تهران به اشتراک خواهند گذاشت.
حملات سایبری حزب الله مدت هاست که باعث نگرانی دولت های خاورمیانه و غرب شده است. در ژانویه ۲۰۲۱، مشخص شد که یک واحد سایبری وابسته به حزب الله، معروف به Cedar APT لبنان، به مدت بیش از یک سال به شرکت های مخابراتی و ارائه دهندگان اینترنت در ایالات متحده، بریتانیا، اسرائیل، مصر، اردن، فلسطین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و لبنان حمله می کرده است. ماموران سایبری Cedar لبنان به شبکه های داخلی شرکت ها مانند شرکت ارتباطات مرزی مستقر در ایالات متحده برای جمع آوری داده های حساس نفوذ کرده بودند. حرکت خاص گروه Cedar لبنان استفاده از ابزار سفارشی دسترسی از راه دور انفجاری یا به اصطلاح (RAT) است که به این گروه اجازه می دهد در معرض خطر قرار نگرفته و برای مدت طولانی در سیستم های هدف خود باقی بمانند. در سال ۲۰۱۰، دولت اوباما حزب الله را به عنوان "فنی ترین گروه تروریستی در جهان" توصیف کرد. حمایت مستقیم ایران از واحد سایبری حزب الله، پیچیدگی های فنی این سازمان را بیشتر میز خواهد کرد.
شهرت دیرینه حزب الله در انجام عملیات روانی اکنون به فضای سایبری نیز کشیده شده است. در طول همهگیری کووید-۱۹، حزبالله آموزشهای سایبری در مورد جنگ اطلاعاتی را به درخواست کنندگان خارجی خود ارائه کرد. در تلاش برای به دست آوردن بودجه ای که به آن بسیار نیاز دارد، حزب الله، جوانان عرب را در هنر گسترش تبلیغات و پخش اطلاعات از طریق کانال های آنلاین آموزش داد. مهمتر از آن، آموزش سایبری حزب الله برای پیشبرد منافع استراتژیک ایران و براندازی دشمنان منطقه ای تهران، به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی است. بسیاری از کارآموزان سایبری حزب الله از عراق می آیند و از گروه حامی ایران، یعنی کتائب حزب الله، حمایت می کنند. حزب الله از نیروهای سایبری خود برای گسترش نفوذ منطقه ای ایران با انتشار پیام های راهبردی تهران در کشورهای بی ثباتی مانند عراق استفاده می کند. به گفته مایک واگنهایم از مدیا لاین، "در جایی مانند عراق، که در آن دولت و نهادهای رسانه ای ضعیف هستند، رسانه های اجتماعی به صورت ویژه ای تقویت شده اند، که آموزش های حزب الله را بیش از هر زمان دیگری ارزشمند و پر تقاضا می کند."
بنابراین، چرا ایران به طور فزاینده ای از حزب الله به عنوان یک نماینده سایبری برای خود استفاده می کند؟ اولاً این کار، به تهران درجه ای از انکار برای فعالیت هایش را می دهد. این بدان معنی است که با آموزش و تقویت نیروهای سایبری متحد لبنانی، قدرت های خارجی ممکن است پس از حمله سایبری حزب الله، نتوانند علیه اهداف ایرانی مقابله به مثل کنند. از آنجایی که حزب الله یک دولت نیست، در صورت تلاش برای تلافی یک دولت خارجی، دارایی های استراتژیک آن اهداف، بسیار محدودتر خواهد بود. ثانیاً، ایران اخیراً بر اتحاد مجدد «محور مقاومت» خود متمرکز شده است. این اتحاد در سایه نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران، مانند حزب الله و حماس، و دولت های ضدغربی در خاورمیانه، تهران را مرکز معنوی جهان اسلام می داند. پس از حمله ویرانگر استاکسنت، دولت ایران میداند که تقویت قابلیتهای سایبری، در کنار قدرت نظامی، بخش مهمی از جنگ قرن بیست و یکم است. در سال ۲۰۱۵، گزارش شد که دولت ایران بودجه امنیت سایبری خود را در یک دوره دو ساله، ۱۲۰۰ درصد افزایش داده است. اگر تهران بخواهد هژمون منطقهای در خاورمیانه باشد و جانشین نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه گردد، تقویت قابلیتهای سایبری جنبشها و سازمانهای طرفدار ایران در خاورمیانه ابزاری حیاتی برای دولت ایران خواهد بود.
در حالی که رقابت با روسیه و چین همچنان اولویت اصلی سیاستگذاران و مقامات امنیتی ایالات متحده است، درک تهدید سایبری ناشی از حزب الله باید بیشتر مورد توجه آن ها قرار گیرد. حمله سایبری ویرانگر به زیرساخت های حیاتی ایالات متحده نه تنها می تواند منافع مالی ایالات متحده را به خطر بیندازد بلکه جان شهروندان آمریکایی را نیز به خطر خواهد انداخت.
*بازنشر مطالب دپارتمان ترجمه به منزله تأیید یا رد محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان قدس آنلاین منتشر میشود.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: حزب الله لبنان ایران آمریکا حملات سایبری لبنان سایبری حزب الله ایالات متحده واحد سایبری دولت ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۷۸۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه: هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران
آفتابنیوز :
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هممیهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛
* یکی از وعدههای ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟
مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند.
خبرهای مرتبط
اصولگرایانِ منتقد «گشت ارشاد»، تغییر موضع داده اند؟ /دولت رئیسی همچنان مدافع رویکردهای تند و سلبی در موضوع حجاب
تکرار حمایت های دولت از گشت ارشاد /تا تصویب نهایی لایحه عفاف و حجاب، پلیس به وظایف خود عمل خواهد کرد
شبکه قدرت، اجازه گشت ارشاد مدیران را به رئیسی نمی دهد /خود او هم صاحب نفوذ نیست
گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالیکه قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند.
اما به نظر میآید هیچ پیگیریای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آنگونه که تبلیغات گستردهای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه میبینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلافواقعهایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل.
* دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
شاهد آن هستیم که نهتنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک میکنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت میگیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمیگیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحتالشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت میگیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده میشود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمیرسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر میبینند.
* به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راهاندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟
مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفافسازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی میشود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانهها خبر از فساد داده میشود.
در این موارد متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است.
عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند.
* حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟
هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی میکنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابیگر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفادهگر را به امتیازات موجود بهویژه رانتهای دولتی وصل میکنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلالها به مختلسین ربط پیدا میکنند. اگر نگاهی به مجموعه پروندههای بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به دهها میلیارد دلار براساس نرخ روز میرسد، این سه ضلع در آن وجود دارد.
متاسفانه در گذشته بهطور عمده رأس هرم (اختلاسگران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابیها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل دادهاند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پولهای اختلاسشده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پولهای اختلاسشده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پولها مشخص نشده است.
باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح میشود که یا آنها مجازات میشوند یا مجازاتشان در گذر زمان محو میشود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکلگیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشیای که صاحبان قدرت و ثروت شکل میدهند و میبینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه میکند.
* یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری است و راهاندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعدههای آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجهای برای این دولت و آقای رئیسی رقم میزند؟
دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزیها در کشور ناشی از اصرار دولتها بر حفظ شرایط است. بهطور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است.
در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیفهای مختلف توزیع کرده است که کل این رقمها پایینتر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانتخواران بخشیده است. تاکید میکنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است.
* آیا دولت سیزدهم توانایی راهاندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟
معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولتهای گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد.